چند دلیل برای شکست در کسب کارمان

در سال های بسیاری رسم بر این بوده است که برای موفقیت در کسب و کار باید دفتر کاری شیک و مجلل و داشتن نیروی مجرب کاری داشته باشیم که  بتواند نیار مشتریان را به طور حرفه ای و بدون مشکل رفع کند. به صورت کلی و خلاصه تمامی کسب کار ها برای اعتبار بالا با هم رقابت می کردند .اعتبار به این معناست ان که مشتریان به یک خدماتی قابل اعتماد نیاز دارند .بنابرین اولین چیزی که باید به ذهن مشتریان خطور کند اسم برند شخصی باشد که اصلا خودش را  درگیر اعتماد کردن به خدمانی نکند .بسیاری از افراد بر اساس سابقه کاری بالا و داشتن مهارت دیده نمی شوند و یا کسی خدمات انهارا نشنیده باشد. این امر مهم باعث بی رقبتی فرد به کسب و کارش میشود در نهایت وارد کاری دیگر میشود و بازهم به دلیل دیده نشدن این داستان تاسف بار براش تکرار میشود .داشتن مهارت بالا به تنهایی باعث نمیشود من نوعی که خدماتی ارائه میدهم باعث بشوم توی چشم بروم.داشتن روزمه کاری بالا هم به تنهایی باعث  برند و کسب کار من خواهد شد. دلیل این مسائل هم خلاصه میشود در این که  مسیر بازریابی و جذب مشتری در قرن عصر ارتباطات به صورتی کلی تغییر کرده و به شیوه ی جدیدی کسب کار ها دیده میشوند.در این مقاله می خواهم به شما  نشان بدهم که چه نکاتی اگر به انها توجه نکنیم باعث میشود که کسب کارمان و برند کاریمان به صورت کلی از بین برود.

معلوم نبودن هدف و تخصص کاری ما

بسیاری از کسب کار هایی که خود بنده می بینم اینست که اصلا نمی فهمم این کسب کار ها در چه زمینه ای تخصص دارند؟عملا جمله معروف مناسب این موقعیت است که <ماست ها رو میریزن تو قیمه ها >من یک مثال میزنم که منظورم را بفهمید : من چند روز پیش به یک مکانی رفتم تا ویندوز لب تاپم را تعویض کنم  وقتی به داخل مغازه رفتم  شخص بقولا متخصص را دیدم که یا دوربین مدار بسته داره میفروخت و هم دفتر بیمه داشت و هم برنج و حبوبات خرید و فروش داشت. من قضاوت را میسپارم به شما که با چه دیدی به این کسب کار نگاه دارید.توجه کنید دوستان اولین قدم اینست که ما بر روی یک حیطه و یک تخصص فعالیت بکنیم که بتوانیم برای دادن بهترین خدمات به مردم انرژی بگذاریم  متاسفانه چیزی که بین افرادی که میخاهند کسب درآمد کنند این مورد باب شده  باشد که از هر شاخه ای بتونیم کسب درامد کنیم .که البته  این واقعا تفکر اشتباهیست زیرا بمیزانی انرژی ما را یک شاخه خدمات می گیرد که دیگر رمقی برای ما نمیگذارد که بتونیم بهترین خدمات را  ارائه بدهیم . بنابرین باید از یک شاخه شروع بکنیم و در ان حیطه خدماتی  انقدر تلاش کنیم تا ان حیطه را  قوی کنیم که اعتباری  به دست بیارد و بعد از مدتی معین  شاخه های دیگرا را  به کسب کارمان اضافه کنیم انهم به شرطی که حیطه کاریمان به هم مرتبط باشد

تغییر شغل دادن مداوم در کسب کار

یکی از تفکراتی که ب قاطعیت به اشتباه  جا افتاده است  این مطلب خواهد بود که کاری رو که در ان  واقعا تبحر داریم  بخاطر اینکه رقیب کاری زیادی داریم به اصطلاح بازار کارش اشباه شده را عوض می کنیم و به سراغ کاری دیگری میریم که زیاد مهارت قابل تعریفی نداریم .عزیزان گران قدر ما باید همیشه روی کسب و کاری سرمایه گذاری کنیم که حرفی برای گفتن در ان کار داشته باشیم نه اینکه وارد کاری بشویم  که مشتریان دو سوال از ما کردند یا نتونیم جوابشان را  بدیم یا اینکه جوابشان... خب قطعا باعث بی اعتمادی مشتریان میشود و در خوش بینانه ترین حالت باعث میشود کار را به دیگران بسپارد ، ولی در صورتی که خدمات ما با حیات مشتری در ارتباط باشد  بیشک باعث اتفاقاتی شگرف میشود که نه تنها اعتبار ما از بین می رود بلکه مشکل حقوقی بدی پیدا می کنیم. برای مثال من نوعی که تخصص آنچنانی در خدمات آسانسور ندارم بیایم نظر بدهم در مورد سیم بکسل آسانسور.در نتیجه عزیزان کسب کار ما هر چند بازار کارش اشباه شده اما همچنان نیاز برای خدمات دادن است  غیر ممکنن خواهد بود که مشتری به خدمات ما نیازی نداشته باشد  . به همین دلیل شما وقتی در  کاری که حرفی برای گفتن دارید فعالیت داشته باشید همیشه به شما مراجعه می کنند چون غیر ممکن است  مشتری از خدمات خوب خوشش نیاید.

فکر سود مطلق نباشیم

قطعا در هر کسب کاری اولویت با سود خدمات و یا فروشی است که ما داریم و در این قضیه بحثی نیست ، اما دوستان گران قدر وقتی ذهن ما به سود کار منعطف باشد دیگر نمی تونیم خلاقیت به خرج بدهیم و روی دادن بهترین خدمات به مشتری باشیم ما هر چقدر کسب کارمان سود داشته باشند ولی نتونیم نیاز های مشتری را بر آورده کنیم در قدم اول نارضایتی شدیدی را پی خواهد داشت و در قدم دوم وجه کاری خوبی پیدا نمی کنیم.در نتیجه سعی کنیم اول سود به مشتری برسانیم و نیازهایشان و به نحو احسنت برسانیم بعد به مقدار زحمت و تلاشمان اجرت و قیمت مشخص کنیم زیرا مشتری برای خدماتی با میل و علاقه هزینه میکند که راضی باشد.

نداشتن محتوا در کسب کار

من این تیتر را واقعا تاثیراتش توی کسب کار ها دیدم که خلاش باعث کم تر دیده شدن و بودنش باعث دیده شدن و رونق کسب کارتون میشود  پس دقت کنید اول از هر چیزی  از نون شب واجب تر برای شما در کسب کارتون تبلیغات پر بازده در بستر های مجازی است که شما باید در هر شبکه اجتماعی در مورد کارتان محتوا بزارید ، محتوا را با تبلیغات اشتباه نگیرید تعریف تبلیغات این است که شما از خدماتی که دارید توضیح می دهید  اما محتوا کاری این خواهد بود  که فازغ از محدود خدمات شما راهنمایی هایی به مشتری می کنید که مشتری دید باز تری نسبت به نیاز هاش داشته باشد و چطور بتواند این نیازش را رفع کند با محتوا بودن کسب کارتون باعث میشد  که تبلیغات شما پر بازده تر بشود، محتوا حکم مکمل پرتین و کرایتن برای یک بندساز است که بتواند وزنه های بیشتری بزند باعث قوی تر شدنش خواهد شد ، دوستان محتوا هم دقیقا همین حکم را دارد که باعث میشود تبلیغاتتان بیشترین بازدهدی را داشته باشند.

شبکه های اجتمایی